چرا برای چراهای بیچون و چرایمان،
چراهای غیرقابل چراپذیر طرح میکنیم!
قصد چیست!؟
مقصد کجاست!؟
قاصد کیست!؟
قصدی جز رسیدن به مقصد به دست قاصد داریم!؟
اگر داریم،
چرا!؟
چرا به دنبال پاسخهای بدون چون و چرا نیستیم!
چرا چشمهایمان را با دستان خود کور میکنیم و
خون را روشنی بخش راه رسیدن به مقصد در آغوش قاصد میکنیم!؟
بیگمان،
مرضی لاعلاج در وجودمان جریان دارد!
حال،
چرا به فکر خشک کردن آن نیستیم!؟
به قلم: مریم پیرغلام