انجمن نویسندگی برمودا

ثبت آثار در وبلایگ

انجمن نویسندگی برمودا

ثبت آثار در وبلایگ

انجمن نویسندگی برمودا

اتحادیه سه انجمن،
و وبلایگ نرگس هواخواه

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
  • ۲۴ بهمن ۰۰، ۱۴:۱۶ - Zeinab nasiri
    👏👏👏
  • ۲۴ بهمن ۰۰، ۱۴:۱۴ - خوفی
    خوفی
نویسندگان

۶۱ مطلب توسط «محمد تکلو» ثبت شده است

چشم...
باورت می‌شود چشم‌ها گیرایی خاصی دارند؟
و تو را مجبور به هر کاری می‌کنند، به مرگ؛ به زندگی؛ به عشق و... چشم‌ها خیلی از قلب‌ها درد هایشان بیشترند، گریه می‌کنند! می‌خندند! غم می‌خورند! می‌شکنند! اما دَم از گلایه نمی‌زنند.
بعضی اوقات وقتی فکر می‌کنم می‌یفهمم گناه زیادی انجام دادم مثلا نگذاشتم چشمان گریان بشوند و دردها چکه چکه به مانند باران ببارند؛ آنقدر این گناه را تکرار کردم که حال انبوهی درد در دل دارم تو بگو چه کنم با این انبوه گناه؟

قلم: نگین کردامیر

 

قورمه سبزی با گوشت
پشت در اتاق کفش‌های بابا، آب بارون قورت می‌داد...
بارون تند می‌بارید، کفش‌ها رو یه گوشه‌ی ایوان گذاشتم،
خدای‌ِمن، ته کفش‌ها انگار خیلی وقت بود ساییده شده بودند.
کیسه‌ای که پر بود، از زباله‌های مردم شهر زیر بارون کمر خم کرده بود.
دلم نیامد کم گریه کنم
قورمه سبزی با گوشت...

قلم: سیده زهرا نواب