روز مرِگی هایم، باز صبح را به غروب گره زد...
دیر رسیدم، چه سکوتی دارد این جا
چه قدر دور شدهای از خانه
مگر نگفتی:
- غروبهای جمعه یک دور همی جانانه میچسبد!
جای تو خالیست، لباس های کارت هنوز درکیسه، انتظار شنبه را میکشند...
دلنوشته: دوریت درد دارد
قلم: سیده زهرا نواب
انتخاب عکس بیست
متن هم عالی
موفق باشی 👏🏻👏🏻👏🏻👏🏻