انجمن نویسندگی برمودا

ثبت آثار در وبلایگ

انجمن نویسندگی برمودا

ثبت آثار در وبلایگ

انجمن نویسندگی برمودا

اتحادیه سه انجمن،
و وبلایگ نرگس هواخواه

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
  • ۲۴ بهمن ۰۰، ۱۴:۱۶ - Zeinab nasiri
    👏👏👏
  • ۲۴ بهمن ۰۰، ۱۴:۱۴ - خوفی
    خوفی
نویسندگان

سال‌های زیادی است که روی صندلی می‌نشینم و قهوه کهنه شده دلتنگی را با بغض حسرت قورت می‌دهم..!
سال‌های زیادی است که ساعت خانه با دهن کجی به من خیره شده!
شاید ساعت خانه‌هم به حماقت من پی برده است، سال‌های زیادی است که گل های صورتی روی پرده پژمرده‌اند...
سال‌های زیادی است؛ که قاب دلتنگی روی طاقچه رویش را از من گرفته است..!
و... سال‌های زیادی است که کسی به یاد من نیست.
سال‌های زیادی است که این من! منِ سابق نیست... 
خودم جان!
راستی..! کسی سراغت را می‌گیرد؟
کسی نام تو را به خاطر می‌آورد؟
راستی! اصلا من کیستم ؟
هه...
حتی خودم هم؛ خود را فراموش کرده‌ام 
چه توقع از دیگران...
سال‌های زیادی است که من در خودم مرده‌ام 
و سال هاست که با قاتل خویش در یک خانه در یک اتاق ،روی یک صندلی؛ داخل یک فنجان قهوه...
گذشته را حسرت، حال را با درد!
و آینده را با بی‌خبری می‌نویسم.

 به قلم:خاطره غلامی
┄┅┄┅┄┅┄ ❥✿❥ ┄┅┄┅┄┅┄

می‌دانی تو خوب هستی...
از آن خوب هایی که وقتی به تو می‌اندیشم! لبخند روی لب هایم می‌آید.
تو خوب هستی...
 تا همیشه؛ بی‌انتها؛ پس تا انتها خوب بمان.
" دختره خنده نما "

به قلم: خاطره غلامی


گفته بودم! دست روی دست بگذاری از است می‌روم
دیدمت دیروز!
دستت گیر دست یار بود...
گفتمش نامهربان این بود رسم عاشقی؟
طعنه زد این عشق؛ آز روز اول مثل یک بیمار بود

به قلم: نازنین تکلو